آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: دوستم نامزد کرد :.

جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۴۴ ب.ظ

به نام خدا

از وقتی داشتیم به عروسی نزدیک می شدیم تا همین الآن، هر کسی که نامزد می کنه، از دوستهام یا فامیل یا هرکی، همش بهش غبطه می خورم. بعضی وقتها هم برای اینکه تو اون دوران هستن، بهشون حسودیم می شه.


http://steadyflowblog.com/wp-content/uploads/2013/07/marriage-2.jpg


همیشه به همه می گم که از لحظه لحظه هاتون سود ببرید و حتماً روزهاتون رو بنویسید. روزهای خوب و حتی روزهای بد.
خودم این کار رو انجام دادم، الآن گاهی با همسر می شینیم اون روزها رو می خونیم. آه می کشیم. می خندیم. و من گاهی گریه می کنم. بعضی وقتها گریه غم، بعضی وقتها گریه دلتنگی برای اون روزها. بعضی وقتها گریه عشق شدیدی که بهش احساس می کنم.

واقعاً هم همیشه به خدا می گم، ممنونم که نگذاشت بهش "نه" بگم. الهی شکر. الهی صد هزار مرتبه شکر. الهی هر آرزومندی تو این مسیر هست به خوبش برسه و بعد از دوسال، ده سال، بیست سال و بیشتر که از زندگی مشترکشون می گذره، احساس خوب شکرگزاری داشته باشن. می خوام بگم، الآن هم خیلی خوبه. ولی نامزدی یه چیـــــــــــز دیگه بود.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۸
مریم صاد

نظرات  (۳)

۱۸ دی ۹۴ ، ۱۳:۵۹ خانومی ...
آخی ...
من دوران نامزدی افتضاحی داشتم ، خدارو شکر که تموم شد 
پاسخ:
آخ چه حیف. :(
۱۸ دی ۹۴ ، ۱۵:۰۱ کشک و بادمجون
دوران فوق العاده ای که هیچ وقت مابقی زندگی مثل اون روزا نمیشه...
پاسخ:
وااااااااااااااااقعا. 
هیچ وقت دیگه ای مثل دوران نامزدی میشه.
پاسخ:
واقعاً.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی