آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: زائرک :.

پنجشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۵۶ ب.ظ
به نام خدا
بعد از عقدم که در جوار امام رضای نازنین علیه السلام خونده شد، ازدواج دانشجویی بود که امام رضا علیه السلام طلبیده بودنم و بعد از اون نشد که بریم. کلا 24-48 بودن شغل همسر یه سری فرصت سفر رو فراهم کرده، سفر به نقاط نزدیک و دو روزه. و فرصت سفرهای این چنینی رو ازمون گرفته.
اما این بار وضعیت فرق می کرد. یاس سادات رو طلبیده بودن. نمی شد نرفت. فرموده بودن نوه شون رو به پابوسی ببریم و نمی شد گفت نه.
خیلی استرس کشیدم. چندین بار تا پای پس دادن بلیط هم پیش رفتیم، اما طلبیده بودن و بلاخره رفتیم.
توی قطار تا شب یک بند خوابید. فقط شب به عادت همیشه بیدار بود که با همسر هر طور بود رفع و رجوعش کردیم. برای برگشت هم از لحظه سوار شدن هواپیما خوابید تا خونه و خونه شیر خورد و دوباره خوابید تا صبح. و اینگونه دو وسیله نقلیه سفری رو در اولین سفر زندگیش تجربه کرد.
تو حرم هم کلی توجهات رو به خودش جلب کرده بود و وقتی به فرودگاه رسیدم و برخوردهای متفاوت آدمها رو تو این دو فضا می دیدم کلی فکری می شدم. یاس اگر تو حرم گریه می کرد، همه دلسوزانه در پی رفع مشکلش بر می اومدن و نظرکارشناسی می دادن. گرمشه. سردشه. گشنه شه. خوابش میاد و ... اما تو فرودگاه همه غر می زدن که وای این بچه با پرواز ماست؟؟؟
سنس لس از کنارشون گذشتم.

http://www.axrizan.com/uploads/2012/09/IMG_20120921_231607.jpg

همین. دخترم رو متبرک کردم به نور حرم و برگشتیم. خوب و خوش و سلامت.


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۳
مریم صاد

نظرات  (۴)

۱۳ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۱۵ آبجی خانوم
آخی
زیارت تون قبول
به یاس سادات بگید برام منم دعا کنه
زائر کوچولو دعاش مستجابه :)
پاسخ:
 گفتم بهش. دعاتون کرد.
۱۴ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۱ کشک و بادمجون
به سلامتی. خوش بحالتون. منم دلم سفر میخواد ولی حالا حالاها فک نکنم بشه. هیشکیم ما رو نمی طلبه :( 
پاسخ:
انشاءالله که می طلبه به زودی. تا قبل 9 ماه که می تونی بری، یا استراحت مطلقی؟
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۲۶ کشک و بادمجون
نه خداروشکر فعلا مشکلی ندارم و استراحت مطلقی نشدم :)
پاسخ:
الهی شکر.

عزیز دلم، زیارت یأس کوچولو مبارک.

خداییش خیلی‌ دختر خوبی‌ بوده. من اولین سفر هوایی که پسری رو بردم ۶-۷ ماهش بود. نصف راه تا مقصد رو جیغ زد و گریه کرد چون گوشش گرفته بودو لج میکرد نه شیره منو میخورد نه پستونک که گوشش باز بشه. شانس آوردیم همش ۲-۳ ساعت پرواز بود وگرنه در رو باز میکردن میاندختنمون بیرون از هواپیما

پاسخ:
بهم یاد داده بودن وقت بلند شدن و نشستن بهش شیر بدم که گوشش نگیره. مثل همون آب نباتی که به ما بزرگترا می دن. برای بلند شدن بهش شیر دادم ولی وقت نشستن خواب بود. فرداش به کل بیدار بود و بی تاب بود. فکر کنم همین گوشش گرفته بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی