آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: به سرعت طوفان :.

جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۲ ق.ظ

به نام خدا

قبلا هم وقتی یه چیزی می گذاشتم کف دستش، خوب و محکم می گرفت و به سمت آزمایشگاه که دهانش بود می برد. ولی در سومین تاریخ شمسی بله برون من و باباش، در سه ماه و بیست روزگی، وقتی عروسک رو به سمتش بردیم دستش رو دراز کرد و گرفت و به دهانش برد.

و امشب، هر دو کمی هول کردیم وقتی دیدیم انقدر سریع داره بزرگ میشه.

وقتی روی زمین دراز کشیده بود چرخید و موند... غلت زده بود... مثل لاک پشتی که برعکس گذاشته باشنش هیچ کاری از دستش بر نمی اومد. فقط پا و جیغ می زد.

تختش رو باید به محافظهای دیوار تجهیز کنم و دیوارش رو بکشم بالا.



دلم یه جوریه....

چرا دارم می ترسم؟ چرا بغض دارم؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۲۲
مریم صاد

نظرات  (۲)

۲۲ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۹ مهدی نرم دست لطفی
الهی

عزیز دلم که داره تند تند بزرگ می‌شه.

تو ماه‌ها و سال‌های اول تغییر اتشون بعضی‌ وقتا دیگه حتا روزانه هم نیست ساعتیه باور کن.

من هنوز‌م که عکسا و فیلم‌های بچگی‌ پسری رو میبینم بغض می‌کنم. کاملا حق داری.

پاسخ:
خب چرا بغض؟ چرا غم داره دلم؟
شاکر هستم. خیلی خیلی. ولی غم چی میگه این وسط؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی