.: پویش چهارشنبه سوری :.
به نام خدا
نشستم حساب کردم، دیدم چهارشنبه سوری روز فردای شیفت همسر هست و این یعنی بد. اگر روز قبل از شیفتش بود هم می شد بدتر. یعنی باید بیاد خونه و عصر دوباره برگرده سر کار تا هر وقتی که ملت داخل خیابون هستند و یا شاید صبح. ایستگاه قبلی که بود، تو یه شهرک نظامی بودن، خانواده ها چهارتا ترقه می انداختن و آتیش کوچولو روشن می کردن و تمام، آخر شب بر می گشت خونه. این ایستگاهش خیلی خفن هست. همکارهایی که سالهای پیش هم اونجا بودن می گن گاز پیک نیکی می اندازن داخل آتیش. ازین گاز پیک نیکی کوچولو مسافرتی-کوهی ها هست، یه حادثه رفته بودن کل خونه اومده بود پایین با ترکیدنش، نمی دونم با گاز پیک نیکی کجا باقی می مونه و چی می شه.
پی نوشت:
آتش نشانی سه شیفت داره که روز چهارشنبه سوری از حدود 3-4 عصر، همۀ شیفتها باید سر کار حاضر بشن، "بدون در نظر گرفتن اضافه کار". حالا اگر کسی روز شیفتش باشه که خوشبخته. اگر روز فردای شیفتش باشه میشه اونی که گفتم، اگر روز قبل شیفتش باشه بدبخت ترینه. از عصر می ره تا پس فردا صبح. یعنی یه وضی.
این طرحی که ملت راه انداختن اگر عملی بشه، واقعاً همسر و فرزند و پدرهای آتش نشان، می تونن زودتر به جمع خانواده هاشون برگردن و سختی مضاعف براشون باقی نمونه.
همسر می گه بعیده. منم می گم خدارو چه دیدی شاید واقعاً رشدی پیش اومد به خاطر این فاجعه...