آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: آخه کرسی، وسط تابستون؟! :.

پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۵۳ ق.ظ

به نام خدا

از شب 22 بهمن 95، شروع شد. اولی سمت چپ پایین بود. بعد از یک ماه شب 22 اسفند 95، راه افتاد. بعدش توی عید، دومی ِپایین و با فاصله کم اولی ِبالا در اومد. گذشت تا تو ماه رمضان، یعنی آخرهای خرداد، بالا سه تا دیگه نیش زد و در اومد و به این ترتیب به جمع شیشتایی ها اضافه شد.

عذاب وجدان مسواک، هم همیشه باهام بود. وقتی شیر شبش رو می خورد نمی تونستم بهش آب بدم چون خوابش می پرید باز باید شیر می خورد تا بخوابه، با مسواک انگشتی هم مثل بازی برخورد می کرد و از اول تا آخرش فکر می کرد باید گازش بگیره تا برنده بشه. و البته که برنده هم می شد...

ازونجایی هم که دختر خوش خنده م با لبهای بالاش می خنده، با این شیش تا دندون به نظر میاد دیگه دندونهاش کامل شده. مام ذوق زده رفتیم براش مسواک نارنجی خوشگل خریدیم و پریشب دراز کشون با همسر در تلاش بودیم که براش مسواک بزنیم و اونم مسواک رو گاز نزنه.

یهو. با یه چیز سفید درشت ته لثۀ بالاش مواجه شدم!

خدایا، کرسی آخه؟! وسط تابستون؟ 

بعد یادم افتاد به این چند وقته که هی دست و پام رو بی بهانه گاز می زد و من فکر می کردم داره تلافی گازهای عشقولانه م ازش، رو در میاره. بچه مظلوم من! 

امروز هم که خیلی بهم وصل بود حدس زدم یه خبر دیگه ست. شب وقت دادن قطره هاش دقت کردم و دست کشیدم و دیدم کرسی سمت چپش هم داره در میاد و نیش زده. 

خلاصه همینطور با این تیتر به همه اعلام کردم که یاس کرسی دار شده و همه هم عین من چشمها اندازه طالبی و متعجب می شن. 

الآن به ذهنم رسید می شد یه جوری هم به کرسی دانشگاه وصلش کنم. ولی فعلاً که همین کرسی تو تابستون جواب بهتری داده.





موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۲۲
مریم صاد

نظرات  (۲)

دندونی ِ خودمهههههه
۲۲ تیر ۹۶ ، ۱۵:۳۹ کشک و بادمجون
مبارکش باشه 
پاسخ:
😊

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی