.: دوستم نامزد کرد :.
به نام خدا
از وقتی داشتیم به عروسی نزدیک می شدیم تا همین الآن، هر کسی که نامزد می کنه، از دوستهام یا فامیل یا هرکی، همش بهش غبطه می خورم. بعضی وقتها هم برای اینکه تو اون دوران هستن، بهشون حسودیم می شه.
همیشه به همه می گم که از لحظه لحظه هاتون سود ببرید و حتماً روزهاتون رو بنویسید. روزهای خوب و حتی روزهای بد.
خودم این کار رو انجام دادم، الآن گاهی با همسر می شینیم اون روزها رو می خونیم. آه می کشیم. می خندیم. و من گاهی گریه می کنم. بعضی وقتها گریه غم، بعضی وقتها گریه دلتنگی برای اون روزها. بعضی وقتها گریه عشق شدیدی که بهش احساس می کنم.
واقعاً هم همیشه به خدا می گم، ممنونم که نگذاشت بهش "نه" بگم. الهی شکر. الهی صد هزار مرتبه شکر. الهی هر آرزومندی تو این مسیر هست به خوبش برسه و بعد از دوسال، ده سال، بیست سال و بیشتر که از زندگی مشترکشون می گذره، احساس خوب شکرگزاری داشته باشن. می خوام بگم، الآن هم خیلی خوبه. ولی نامزدی یه چیـــــــــــز دیگه بود.