آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: شیل :.

پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۰۸ ب.ظ

به نام خدا

"شیر مادر" نشان مادری هست.

یک نشان قرار دادی در بین تمام فرهنگها و زبانها. حتی در زبان ناشنوایان هم دست مشت روی دو سینه یعنی مادر. 

وقتی یک زن برای اولین بار مادر میشه، کلی باید تلاش کنه تا بتونه از این نشان حراست و حفاظت کنه. و باز امان از حرف مردم........

بچه اگر دو ساعت شیر بخوره، بلافاصله انگ " شیر نداری" یا " شیرت سیرش نمیکنه" میخوره رو پیشونیت. و این انگ اثر روانی وحشتناکی روی مادر داره. و سوال :

آیا مادر خوبی هستم؟

روزی چندین هزار بار از ذهنت عبور میکنه و خسته میشی.

ولی یکجا باید همه چیز تموم بشه. مثل دوران بارداری که پر بود از استرس " یعنی حالش خوبه؟" که زندگی رو مختل میکنه.

نتیجه این پست اینکه، به مردم و حرفهای روی مغزشون و در مواردی خودشون پشت کنی و با لذت حتی اگر شیر نداری با نازنین فرزندت مشغول باشی که این روزها که بره دیگه بر نمیگرده.... 




پی نوشت:

خیلی باید مواظب حرف زدنهامون باشیم!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۹
مریم صاد

نظرات  (۳)

سلام مامانی یاس سادات
یکی میگفت چون نمیشه رو دهن بعضیا قفل زد پس رو گوش خودت ی پرده کلفت بکش :)
بی خیال حرف مردم
شما ان شاالله به مدد مادر سادات بهترین مادر دنیا میشی
پس همونطور که خودتم گفتی با دختر گلت عشق کن که دیگه این روزها رو با یاس سادات تجربه نمیکنی
اینم بی زحمت برسون به دختر گلت که راه بس طولانیه :)
http://www.copypastekon.ir/files/smiles/leaf/love-kiss-leaf-emoticon.gif
پاسخ:
دعا بفرمایید.

یعنی‌ همیشه و همه جا یه سری آدم هستن که فعالانه تو همه چی‌ نظر میدن.

بهترین کار همونه که ندید گرفته بشن. البته که بالاخره هرچی‌ هم به روی خودمون نیاریم، ولی‌ همون لحظه یه اثر بعدی داره رفتار و حرفشون. کاش یاد بگیرن!

هر چی‌ بچه بیشتر شیر بخوره و تلاش کنه برای مکیدن، به امید خدا شیر هم بیشتر می‌شه.

مامان خوبی‌ هستی‌. مهم اینه که خودت اینو باور داشته باشی‌. لذت این لحظه هارو ببر که دیگه تکرار نمیشن.

 

۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۱۳ کشک و بادمجون
وقتی مارال بدنیا اومد مجرای شیرمن کاملا باز نبود و شیر خیلی کم میومد.من اینو نمیدونستم.حتی نمیدونستم بچه م اونقد که باید شیر نمیتونه بخوره.بعد سه روز فهمیدم باید چیکار کنم.بعدشم که زردی گرفت. اون سه روز لعنتی اینقد گریه کردم که شیرم خشک شد.تاچندماه شیرم خیلی کم بود.مجبورشدم شیرخشک بدم بهش.تنها چیزی که اذیتم میکرد همین سوالای بقیه بودکه شیرداری؟شیرنداری؟ واقعا حس میکردم مادربودنموزیرسوال میبرن.حتی وقتی بعد دوسه ماه مشکلم حل شد بازم دست بردار نبودن. ینی کلا به تنها چیزی که فک نمیکنن احساس مادرانه ی توءیه . باورمیکنی حتی الان که بچه م یه سال و نیمشه بازم گاهی یادآوری میکنن. دیگه برام مهم نیست.درعوض فهمیدم برای دومی باید چیکار کنم .     بی توجه به همه ی اینا فقط از مادربودنت لذت ببر :-*   :-*
پاسخ:
وای که چقدر اشتراک گذاشتن احساسات خوبه. ممنون. واقعا روندمون عین هم بود6. مال من خشک نشده و کم هم نیست. اما سواله که پرسیده میشه به قول سیمین تاثیر خودشو میگذاره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی