.: خوابهای یاس سادات 1 :.
جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ب.ظ
به نام خدا
نرجس می گه تصوراتم از خوابهای یاس رو هم مثل تصوراتم از حرکاتش تو بارداریم بنویسم.
***
آنچه در حالات یاس سادات می بینم:
نفس نفس می زنه و بعد یهو می خنده و بعد خنده هه تبدیل میشه به گریه و بعد جیغ و بیدار شدن.
آنچه تصور می کنم:
همینطوری که داره تو باغ بهشت بدو بدو میکنه، یهو دوستشو می بینه. کلی با هم ذوق می کنن و بپر بپر و خوشحالی. یهو یه چیزی از زمین در میاد و دوستشو می خوره. یاس از ترس می شینه به جیغ و گریه و زاری. و از خواب می پره.
۹۵/۰۳/۰۷