.: یک فصل :.
سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ب.ظ
به نام خدا
دخترم سه ماهه شد. به اندازۀ یک فصل از زندگیش گذشت.
امروز بردمش مرکز بهداشت، گفتن سه ماهگی که وزن گیری نداره! حالم گرفته شد. دلم تشویق می خواست.
ازونجا یه راست رفتیم سفر یک روزه.
در اصل به خاطر کار همسر رفتیم، ولی دسته جمعی رفتیم که بهمون خوش بگذره.
کلی پیچ خوردیم و رفتیم و رفتیم و یهو دیدیم دم خونه خودمونیم. خونه سابقمون.
هم حال گیری بود، هم باز یاد خاطرات. این بار با یاس سادات.
هیچی دیگه، امروز هم مثل دیروز خیلی خیلی خوش گذشت.
خوش گذشتنی عجیب غریب. بدون خرج. فقط به جهت با هم بودنِ بسیار با کیفیت.
هوووم.
چقدر زندگی راحت می تونه خوش بگذره.
دخترم سه ماهه شد. به اندازۀ یک فصل از زندگیش گذشت.
ازونجا یه راست رفتیم سفر یک روزه.
در اصل به خاطر کار همسر رفتیم، ولی دسته جمعی رفتیم که بهمون خوش بگذره.
کلی پیچ خوردیم و رفتیم و رفتیم و یهو دیدیم دم خونه خودمونیم. خونه سابقمون.
هم حال گیری بود، هم باز یاد خاطرات. این بار با یاس سادات.
هیچی دیگه، امروز هم مثل دیروز خیلی خیلی خوش گذشت.
خوش گذشتنی عجیب غریب. بدون خرج. فقط به جهت با هم بودنِ بسیار با کیفیت.
هوووم.
چقدر زندگی راحت می تونه خوش بگذره.
۹۵/۰۴/۲۹