.: بحران :.
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ق.ظ
به نام خدا
یک بحران شدید برای خانواده اتفاق افتاده.
روزی که مامان باید پایان نامه رو به دانشگاه می رسوند برای گرفتن وقت دفاع، در حال نوشتن مقدمه، یک اشتباه در کپی پیست، تمام پایان نامه اش رو پروند. به قول خودش زحمت جمعیمون و خون جگر خوردن شبانه روز 5 ماهش.
مهندس خونه، همسر برادرم، یک روز تمام از هر راهی که ممکن باشه رفت ولی لپ تاپ هم سر ناسازگاری برداشت. هیچ "بک آپ"ی نگرفته. هیچ "اتو سیو"ی عمل نکرده. یک وضعی...
تو 5 فصل، تونستیم 4 فصل رو نجات بدیم.
یک فصل و مهم ترین فصل باقی مونده، که باید "نگارش" بشه.
همه لپ تاپ به دست اومدیم بالا و مشغولیم.
پی نوشت:
من یه سوال دارم.
فن آوری اومده کار آدم رو راحت تر کنه یا ........ ؟؟؟؟
یک بحران شدید برای خانواده اتفاق افتاده.
روزی که مامان باید پایان نامه رو به دانشگاه می رسوند برای گرفتن وقت دفاع، در حال نوشتن مقدمه، یک اشتباه در کپی پیست، تمام پایان نامه اش رو پروند. به قول خودش زحمت جمعیمون و خون جگر خوردن شبانه روز 5 ماهش.
مهندس خونه، همسر برادرم، یک روز تمام از هر راهی که ممکن باشه رفت ولی لپ تاپ هم سر ناسازگاری برداشت. هیچ "بک آپ"ی نگرفته. هیچ "اتو سیو"ی عمل نکرده. یک وضعی...
تو 5 فصل، تونستیم 4 فصل رو نجات بدیم.
یک فصل و مهم ترین فصل باقی مونده، که باید "نگارش" بشه.
همه لپ تاپ به دست اومدیم بالا و مشغولیم.
مشغول مبارزه با بحران.
پی نوشت:
من یه سوال دارم.
فن آوری اومده کار آدم رو راحت تر کنه یا ........ ؟؟؟؟
۹۵/۰۵/۲۶