.: زندگانی :.
دوشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۱۰ ب.ظ
به نام خدا
و من در رگ به رگ و رج به رج و خط به خط زنانگیم ذر زندگی، کلی عبارات و کلمات و حروف در حال عبور هستند و گاهی چنان در اونها غرق می شم، که حرفی که داشتم می زدم از یادم می ره. خیلی هاش نوشته میشه. خیلی هاش پست موقت تو ذهنم باقی می مونه.
***
خط اتوی آسینهای لباس کار همسر رو دقیق می کشم، و خوشحالم که تو فصلهای سرد، به لطف جلیقه های کار، لازم نیست مابقی لباس رو هم به همین دقت اتو بکشم.
***
بادامهای حریره بادام رو از داخل آبجوش در میارم و پوست می کنم و رنده می کنم و می پزم و یاس با اشتهای وصف ناشدنی می خوره و من جملات رو برای وصف این اتفاق کنار هم چیدمان می کنم و وقت عمل، اینی که خوندید رو می نویسم.
و در تمام این دقایق، "رادیو اربعین" جاریست.
پی نوشت:
دیروز بابا اینها رسیدن کربلا.
ان شاءالله تمام زائرین به سلامت برن و برگردن.
۹۵/۰۸/۲۴