.: بچه ها و مادرها و احیا :.
جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۱۱ ق.ظ
به نام خدا
با یاس سادات دو ساعت تو مسجد بودن در شب احیاء هم عالمی داشت.
فقط شانسی که آوردم همه دعاها و کارهام رو خونه انجام داده بودم و مونده بود دعای نهایی و قرآن به سر. از لحظه ورود پا به پای یاس مسجد رو گز کردم...
ولی خودمونیم. جدای جنسیت، چقدر بچه ها با هم متفاوتن. چقدر تربیتها با هم فرق داره. من امشب پسر بسیار ملایم و مهربونی رو دیدم که به یاس سادات بادوم زمینی داد و کتابهاش رو آورد تا سرش رو گرم کنه. و دختری رو دیدم که... بگذریم...
خدا آخر و عاقبتمون رو ختم به خیر کنه.
۹۶/۰۳/۲۶