.: فقدان :.
چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۰۷ ق.ظ
به نام خدا
بابای عروس جانمون بعد تحمل یک دوره بیماری سخت و جانکاه، به رحمت خدا رفتند.
فقط شاکر خداییم که این یک ماه و نیمه پیششون بود وگرنه خسارت وحشتناک می شد...
همش یاد روز عقد و روز عروسیشون می افتم. روز عقد گریه کردن و روز عروسی رفتن بیمارستان از غصه دور شدنش.
به دخترها؛ و دخترها به بابا خیلی وابسته بودن. الان برای همه و مخصوصا دخترها خیلی سخته...
شادی روحشون صلوات
پی نوشت:
دعا کنین تا اینجا که اومدیم، بشه بریم پابوسی شون...
۹۶/۰۶/۰۸