.: من و مورفی جان :.
به نام خدا
وقتی نخ رو انتخاب می کردم، فکر می کردم با دوتا کلاف یه شال گردن و کلاه سایز یاس سادات در بیاد و اضافه هم بیاد.
یک مدل سخت از کتاب بافتنی عمه جانم پیدا کردم و تمرین کردم و به نتیجه رسیدم و شروع کردم. با شال. و اشتباه درست در همینجا بود.
شال تمام شد و کلاه رو شروع کردم و ... در زمانی که باید دونه کم می کردم و همش 7-8 رج شایدم کمتر مونده بود... نخ تموم شد.
بعد از دو روز رفتم دنبال نخ. ردیف مارک مورد نظرم رو پیدا کردم و رنگ مورد نظرم رو گفتم که بیاره و ... گشت و گشت و گشت و نبود...
:(
توی یک هفته تموم شد. مغازه های اطراف هم هیچ کدوم نداشتن و خرید بازار هم نمی رفتن که سفارش بدم. و حالا باید تا حسن آباد برم. نمیشه کف کله رو رنگ دیگه زد که!
هعی.
اگه شالگردن رو آخر شروع کرده بودم هزار کار می شد کرد.
کلاه موند بین زمین و آسمون.