.: آخر سالی :.
به نام خدا
خونه تکونی نزدیک یک هفته هست که تموم شده. اولین سال بود که انقدر تمیزکاری داشتم. تازه اونم من که تو خونه یه دستم دستماله یه دستم جاروبرقی.
تا عید و عید دیدنی های مرسوم خانواده همسرم، فکر کنم یه بار دیگه مجبورم خیلی کارهام رو تکرار کنم. بچه داریه دیگه!
خریدهام هم تقریبا تموم شده. کار خاصی ندارم.
به خاطر مراسم عقد بدموقع و توقع حضور قطعی صاحب مجلس، برنامه سفرمون کنسل شد. یعنی انقدر عصبانیم... تو عید هم که همین چهار نفر هی باید بریم خونه هم دیگه.
و اینکه احتمالا باز تو ساختمون سه تایی تنها باشیم.
چهارمین ساله که تعطیلات عید رو دوست ندارم...
سال تحویل برای سومین سال همسر نیست...