.: هعیییییی، دل بی تاب :.
شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۵۷ ب.ظ
به نام خدا
یاسی شبها وقت خواب همش یاد باباش می افته. اگر خونه باشه و سر کارهاش باشه، باید بیاد و پیشش باشه تا بخوابه. اگر روز شیفتش باشه هم کلی باید با هم صحبت کنیم که بابا کجاست و چی کار می کنه و کی میاد و ... تا رضایت بده چراغ خاموش بشه و بخوابه.
وقتی ازش بپرسم بابا کجاست می گه "بابا رفته سر کار."
وقتی بپرسم: چی کار می کنه؟ می گه : "کمک کنه به مردم، خاموش کنه آتیشا." بعد شاید یاد شعر شبکه پویا هم بیفته و بگه :" بابا قهرمانه." (از متن بابای یاسی آقای آتش نشانه، همه میگن باباش یه قهرمانه؛ عبارت باباش قهرمانه، رو بیشتر دوست داره)
همه اینها خوبه تا برسیم به "کی میاد".
باورتون نمی شه که چقدر غلیظ می گم: "انشاءالله" فردا میاد...
و بغض و اشک بعضی وقتها به سراغم میاد، برای فرزندان شهدا...
۹۷/۰۲/۱۵