.: حالت تحمل ... :.
پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۳۴ ق.ظ
به نام خدا
بارداری خیلی راحت و بی عیب و نقصی داشتم.
وقتی رفیق جان، از حال خرابش تعریف می کرد، خیلی برام حالش قابل لمس و درک نبود. تا دیشب...
یک شام خوشمزه درست کردم ولی چرب. معده ی داغون و ... درک مداوم تا سحر...
مشکلم با خوردن آبغوره و سالاد شیرازی بدون پیاز، حل شد. ولی رفیق جانمان باید سه ماه اولش رو اینطوری سپری کنه و من دائم سوالم از خدا این بود که چه مقدار صبر بهش دادی؟؟؟
خیلی به یادش بودم وقت سحر و آرزوی بهبود با عافیت، براش داشتم. و کاملا هم عین مامانش و خواهرش شدم، ؛ ) بسکه حساب می بریم ازش! هیچ اسمی هم ازش نبردم. :))
۹۷/۰۳/۱۰