به نام خدا
ما، تو زندگیمون، هر چیزی که به دست میاریم رو با کلی تلاش و زحمت و با کلی دخل و خرج میزون کردن به دست آوردیم و می آریم. از تفریحات تا امکانات تا تحصیلات و مدارک و ...
علت پست قبل همین هست.
یعنی تو این دوره و زمونه مگه چند نفر ژن مرغوبن؟ مابقی بالاجبار باید اینطوری پیش برن. حالا سقف آرزوها بالا و پایین داره. یکی برای نون شب، یکی برای یه ماشین ایمن تر، یکی برای یه خونه راحت تر، یکی برای یه مدرک بالا تر و ...
تو همین دوره مسابقه "خانه ما" یه خانواده شیرازی هستن که فقط پول برقشون تو حالت عادی 800 هزار تومن میاد. توی معرفیشون گفتن که با سختی به اینجا رسیدن. و ما باور نکردیم. مخصوصاً اون روزی که خیلی لارج، پاشدن رفتن شهروند خرید کردن. بعد مراحل که گذشت، می دیدیم واقعاً مادر خونه چه زحمتی می کشید و حرفشون باور پذیر تر می شد. هم زبان چرب و نرم، هم شِم و استعداد اقتصادی خوب و ... داشتن. یه جوری که فکر می کنی اگه همین الآن همه دار و ندارشون رو از دست بدن، همین زن می تونه دوباره همه شون رو بدست بیاره.
اما کسی که تو زندگی هیچ بالا و پایینی نکشیده و یهو صاحب همه چیز شده چی؟ حالا ارث پدر و مادر و یا هر چیز دیگه.
برای این می گم که باید حس خوبی به پست قبل داشته باشم، بر خلاف آنچه که داشتم.
چقدر داستان یادم اومد.
داستان وزیری که به زنش گفت یه کاری بکن و زنه سالها الکی واسه وقت گذرونی نخ ریسید و جمع کرد و وقتی وزیر دربار از کار بی کار شد، با فروش نخهای زن دوباره به جاه و مقام رسیدن.
و
...