آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: وظیفه شناس :.

چهارشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۱ ق.ظ

به نام خدا

امروز روحم رو تازه کردم و خونه رو به کلللل تکوندم و شیرینی عیدم رو هم شب عید می پزم انشاالله. انقده حالم بهتره!

وقتی حالم خوب باشه. بیشتر یاس رو بغل می کنم بیشتر باهاش حرف می زنم و بیشتر باهاش بازی می کنم. نه مثل پریروز. هنوز دلم براش کبابه.


یه مدت بود، تقریبا از احیاها، که یاس سادات برای خواب مقاومت می کرد و حسابی اعصاب نه تنها من و همسر، بلکه سه طبقه خونه رو خرد و خاک شیر می کرد تا بخوابه. اونم بعد از سحری.

امشب خدا یه راه پیش پام گذاشت. اولا که سر یه ساعتی که بهش گفتم میام دنبالت، رفتم سراغش و بعدش یکم بازی کردیم. در ازای جیغ هاش و در انتها براش توضیح دادم خیلی خسته هستم و لطفا بیا من رو بخوابون.

اومدیم تو تخت و برام پیش پیش خوند و ملافه رو کشید و یه عالمه بوسم کرد و بعد آواز پایان شارژ و خوابش برد.



الحمدلله

حسم میگه ازون خواهر خوبها میشه

انشاالله

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۲۳
مریم صاد

نظرات  (۲)

۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۱:۴۰ کشک و بادمجون
ایشالا 😃

خسته نباشی عزیزم.

وووی خبریه؟ آخ جون

پاسخ:
نه بابا. ولی کلا که قرار نیست به کل خبری نباشه! حمایت گری و مراقبتش خوبه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی