.: میلادت :.
به نام خدا
وای که چقدر خوب سپری شد.
دیروز تولد همسر بود. قصد داشتم دوباره سورپرایزش کنم. تا حالا دوبار موفق عمل کرده بودم و می خواستم دو به سه تبدیل بشه.
روز تولدش، روز تعطیلیمون بود. یعنی به طور مداوم خونه بود. نمی شد هیچ کار مخفیانه ای انجام داد. نمی خواستم از فامیل طبقۀ پایین کمک بگیرم. می خواستم خودکفا کار کنم. خیلی هم اعصابم خرد بود که حالا چی می شه و چه کنم. اصلاً دوست ندارم واضح و غلمبه تبریک تولد بگم و در جریان باشه و جشن بگیرم. یواشکی کِیفش خیلی بیشتره.
تو یک ماه گذشته هدیه هاش رو گرفته بودم. و طبق معمول هدایای من شامل وسایلی هست که لازم داره و برای خودش نمی خره.
یه شعر هم از خاقانی پیدا کردم و براش نوشتم:
مهدی و مهتدی تویی
رحـمــت ایــزدی تویی
از آسمون یه همایش جور شد و از ایستگاهشون ایشون رو فرستادن. صبح روز تولدش. و انقدر قربون و صدقه خدا رفتم که نگو.
از لحظه ای که رفت مشغول شدم. غذای مورد علاقه اش که زرشک پلو و مرغ هست رو پختم با سوپ و مخلفات. سرویس جدیدی هم که برام خریده رو روی میز چیدم و کار غذاها که تموم شد در به در دنبال قنادی و کیک گشتم و بلاخره یه چیز خوب پیدا کردم و اومدم خونه و زنگ زدم دیدم تو راهه. باید می رفتم دنبالش.
رفتم دنبالش و انقدر از همایشه بد گفت که نگو. که وقتم تلف شد و .... منم توی دلم هی می خندیدم.
وارد خونه که شدیم میز نهار کلی ذوق زده اش کرد. بشقابهای جدید و زرشک روی گاز رو که دید داشت از خوشحالی قالب تهی می کرد.
نهار رو کشیدم و با کیک رفتم سمتش. باورش نمی شد که یادم بوده. خیلی ذوق زده شد. بعد از نهار کلی سر حال اومد. و عصر هم کیک برون و کادو باز کنون داشتیم.
اولین تولد دو نفری؟!
روز خیلی خیلی خیلی خوبی بود به لطف خدا و امام رضای نازنینم.
شب هم زیارت کردیم:
سالی که برای مأموریت 10 روز مشهد بودم، صبحهام رو با زیارت آغاز می کردم، یکی از روزها که خدّام داشتن بالای سرم گردگیری می کردن، یه تیکه کاشی افتاد وسط جانمازم و من در حال سلام دادن بودم. نگهش داشتم برای خونه بخت. اون قاب رو هم وقتی مجرد بودم برای همسر آینده ام خریده بودم. شاید 4 سال قبل از ازدواج. یکی از نژاد موسی بن جعفر، از الطاف امام رضای عزیزم، لایق تحویل اون قاب شد. و این یک قفسه در خونۀ ما محل زیارتی هست و تقرب به بارگاه علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
چه عالی
دیدی همه چی جور شد اونم به بهترین شکر.
تولدشون مبارک.
حواسم به اون علامت سوالهای بده دو تایی بود ها