آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: آدم کوچولو :.

شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۳ ب.ظ
به نام خدا
آورده بودم و کنارم خوابونده بودمش. 
چشمم رو که باز کردم، تو تاریک و روشن اتاق، فرم دستهاش رو دیدم.
دلم ضعف رفت از دیدن دستهای کوچولوش.
بغلش کردم و بوسیدمش و صداش کردم "آدم کوچولو".
خودش رو از بغلم کشید بیرون و عمیقاً جیغ زد که چرا از خواب بیدارم کردی...
دلم گرفت...
دلم می خواد تا آخر دنیا تو آغوشم داشته باشمش.
اما اون چی؟؟؟
اینو می خواد؟


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۳
مریم صاد

نظرات  (۲)

ای جان
والا من خودم اصلا اهل بغل و اینا نبودم، بوس هم که فراری بودم
پسری هم مثل خودمه، خوشحالم که وقتی کوچیک بود کلی بغلش کردم 

پاسخ:
یاس الآن که از بغل خوشش نمیاد. آروم نمی گیره تو بغلم. وقتی گریه هم می کنه اگه اونجوری بگیرمش گریه اش بیشتر می شه. 
امیدوارم بهم فرصتشو بده.
امیدوارم بتونم با آغوشم آرومش کنم.
هعی...

۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۲:۰۱ کشک و بادمجون
برخلاف این دخترک که زیادی میچسبه به من مخصوصا وقت خواب. دستشو میندازه دور گردنم صورتشم میچسبونه به صورتم .خلاصه اجازه نمیده حرکت کنم :دی
پاسخ:
اونم ماجراییه واسه خودش... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی