آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: ماجراهای من و یاسی :.

يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۳ ب.ظ

به نام خدا

با هر بار غذا خوردن یاس سادات، تمام لباسهایش و تمام لباسهایم باید تعویض و شسته شود.

گاهاً داخل مایع سفید کننده هم برود.

واویلاییست ماجراهای غذا خوردن خانم.






پی نوشت: 

با دستی که به همراه قاشق قبلی غذا به دهانش فرو رفته، اول چشم می خاراند. بعد دماغ. 

بعد موهایش را دست می کشد، و سپس من را در آغوش می کشد. 

در نهایت هم با دستهایش به من می کوبد که صدایم کند: "مامان قاشق بعدی" 

و من هم از آن مامانها که اجازه بدهم او هر کاری دلش می خواهد بکند.



ولی وجداناً از لباس شستن خسته شدم. دستهام رفته. روسری ساتن به دستهام می چسبه. 

تازه نصف بیشترش رو می اندازم داخل ماشین سطلی.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۷
مریم صاد

نظرات  (۲)

ای جووووووونم

یه پیشبند هایی هست، که مثل پیرهن آستین بلند و پشتش بازه و با بند بسته میشه
جنسش هم یه جور پلاستیکه نرمه. تا یه مدت این پیشبند کارتو راه میندازه تا یاد بگیره با این پیشبند هم جانگولک بازی دربیاره 
پاسخ:
داره ازونا. بزرگه براش هنوز.
۰۹ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۹ فاطمه غلامی
ای به قربون این غذا خوردن کاملا طبیعیش برم من :*
اذیت نکن گل دخترمون رو بذار غذاش رو بخوره :)
پاسخ:
چشم... :/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی