آبی بی انتها

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۴/۰۷
    end

.: کاربرد نمک :.

يكشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۲۸ ب.ظ

به نام خدا

از ساعات اولیه ماجرا، تقریباً تمام کسانی که یک روز باهاشون سلام و علیک داشتیم و می دونستن همسر من آتش نشانه، باهامون تماس گرفتن تا از سلامت همسر مطلع بشن. و اینها به یاد آدم می مونه. و دل گرم کننده ست. از این بگذریم، یک سری آدم هم که خیلی خیلی به هم نزدیک بودیم هیچ تماسی نگرفتن و هیچ اشاره ای به موضوع نکردن. 

یه گروه از اونها، بچه های کلاس خط بودن. با اینکه توی گروه در این رابطه خیلی فعال بودن، و استادمون حرفهای بسیار عالی ای می زد و من از اونجا کپی می کردم و به گروههای دیگه می فرستادم، خبری از من نگرفتن. تا امروز.

امروز سراغم رو گرفتن. از طریق یکی از بچه ها که تو مقطع ارشد در حال دفاع پروژه اش هست و رشته اش ژنتیک هست.

در مورد جنازه ها صحبت کردیم و ازش پرسیدم "چطور می شه شناسایی کرد؟"  روشها رو برام توضیح داد و  فکر کردن به روشها و فکر کردن به خانواده هاشون داغونم کرد... و باز مجبور شدم به گلاب رو بیارم.

همسر پروپرانول 10، می خورد، ولی من به خاطر یاس سادات می ترسم. و وقتی گلاب رو بو می کنم و می خورم، بعدش انگار نه انگار که اصلاً طوری هست. اشکی هست. غمی هست. فقط به خاطر یاس. که مسمومش نکنم. هرچند که با وجود تلاشهای هر دومون تو این چند روز، باز هم بی قرار بود و بی خواب بچم...




پی نوشت:

بعد می رم تو یه وبلاگ می خونم، هر بلایی که سرمون میاد، به خاطر اعمالمونه. یعنی چی این حرف؟ یعنی چی این حرف؟؟؟ آیا اینجا جایگاهش هست؟ چند نفر مثل اون دارن فکر می کنن؟ چند روز ملت اینطوری قراره همدردی کنن و بعدش تا چند وقت به آتش نشانها احترام می گذارن؟ و کی یادشون می ره و بر می گردن به حالت قبلی خودشون؟ هرچند... برای کسی که این شغل رو انتخاب کرده، رفتار ملت فرقی نداره. با هر رفتار، چه اون موقعی که تیکه می اندازن و با بیل می افتن دنبالشون و چه حالا که تشکر  و قدردانی می کنن، کار "نجات دادن" خودشون رو انجام می دن، ولی حرف، حرف نمک دست هست... حرف نمک روی زخم هست...

خدایا...


موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۰۳
مریم صاد

نظرات  (۴)

۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۱۶ 🍁 غزاله زند
واقعا متأسفم برای آدمایی که اینجور حوادثه ناگوار رو پای اعماله انسانها میزارن.انگار اونها خدا هستن و میتونن هر جور دوست دارن قضاوت و نقد کنن. اینجور اشخاص فقط لایقه تأسف و ترحمن.خودتون رو بخاطره حرفای پوچه یه سری‌ها ناراحت نکنین،خدا جای حق نشسته.
و اینکه آتش‌نشان‌ها،نه تنها در این حادثه،بلکه در تمام اتفاقاتی که به امورشون مربوطه خوش درخشیدند.این از جان گذشتگی‌ها از یاد نمیره،توی دلِ آدما باقی‌میمونه.
و درود به شما که انقدر پرصبر هستید...
امیدوارم همیشه کنار همسر و فرزندتون شاد و تن‌درست باشید 😊
پاسخ:
ممنون عزیزم.
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۳۵ فاطمه غلامی
بعد می رم تو یه وبلاگ می خونم، هر بلایی که سرمون میاد، به خاطر اعمالمونه!!!!!!!!!!

الهی بمیرم که یزید هم به عمه سادات همه رو گفت
پاسخ:
................
۰۴ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۲۰ کشک و بادمجون
مطمین باش این افراد خیلی کمن تو جامعه. این روزا دل نگرانی همه شده اطلاع از احوال آتشنشانها.حالا این بین چند نفری بیان و اینجوری صحبت کنن مهم نیس اصلا.اهمیت نده عزیزم. به همه ی اونایی فکر کن که پابه پای شما غصه میخورن و اشک میریزن.  :-*
پاسخ:
آره. می دونم. ولی خب اون لحظه دلم خیلی گرفت...

خدای من چرا این موجودات همیشه طلبکار و مدعی ساکت نمیشن.

متاسفم واقعا عزیزم، تو این زمان به تنها چیزی که خودت و همسر احتیاج دارید حرفای مثبته.

میدونم درد داره این چیزا ولی‌ بذار به حسب شعور کمه این جور موجودات پر مدعا.

پاسخ:
...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی