.: مادریم دیگر :.
سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۳۴ ق.ظ
به نام خدا
همیشه دیده بودم مامان چه راحت هر چی داره و خوشم میاد رو بهم می بخشه، برام هم عجیب بود، چون اصلا چنین روحیه ای نداشتم.
تا اینکه یاس دار شدم.
البته توی خوراکی ها خیلی با هم نمی تونیم بسازیم، عین بچه های شیر به شیره دعوامون میشه سر، ته بستنی قیفی. یا چیزهایی ازین دست، ولی وسایل و اموال نه.
اون روز یه سری طلای خرده ریز و گوشواره شکسته ی یاس رو بردیم تا یه چیز درست و درمونی بگیرم. بین دوتا چیزی که کاندید کردیم، یکی برای من، یکی برای یاس، که با تمام خرده ریزها می شد خریدش، من طلا برای یاس رو انتخاب کردم و دیدگاهم این بود که :
از مادر به دختر می رسه نه از دختر به مادر
۹۷/۰۲/۱۸